سلام خدمت همهی شما همراهان عزیز. خیلی خوشحالم که با یکی دیگر از مقالات کاربردی از سایت وکیل اصفهان در خدمت شما هستم. با توجه به اهمیت امر ازدواج یک سری قوانین در این زمینه تعیین شده است. بخشی از قوانین مهم به عواملی میپردازد که در صورت وجود عقد میگردد. در این مقاله ابتدا به تعریف موانع نکاح میپردازیم و سپس چند مورد از موانع این امر را به شما معرفی میکنم.
تعریف موانع نکاح
با توجه به اهمیت پیوند همان طور که در قانون مواردی برای شرایط صحت عقد پیشبینی شده، مواردی هم برای موانع امر ازدواج تعیین شدهاند. در قانون مدنی موارد ۱۰۴۵ تا ۱۰۶۱ به این موارد اشاره شده. طبق آن میتوان گفت: حتی در شرایط صحت عقد (از جمله: بلوغ، قصد و رضا، اهلیت طرفین و...) در صورت وجود موانعی، پیوند میان مرد و زن امکان پذیر نیست. این موارد عبارتند از:
۱. قرابت ( نسبی، سببی و رضاعی)
۲. شوهر داشتن زن
۳.عده زن
۴.طلاق بار سوم و نهم
۵. کفر
۶. احرام
۷. لعان
در ادامه به توضیح هر یک میپردازیم.
قرابت و ارتباط آن با موانع نکاح
قرابت در معنای اولیه به معنای نزدیکان، خویشاوندان و خویشی است. به عبارتی نوعی از رابطهی خویشاوندی اعم از خونی یا سببی توسط پیوند ازدواج یا رضاع میباشد. بنابراین ابتداییترین واحد اجتماع بعد از شخص خانواده میباشد که از اشخاص حقیقی تشکیل شده است. هر کدام از اعضای جامعه توسط رابطهی قرابت با یکدیگر نزدیکی دارند. در ادامه سه نوع این خویشاوندی را با یکدیگر برسی میکنیم:
قرابت نسبی:
تعاریف متعددی از این نوع خویشاوندی ارائه شده. اما مفهوم واحد آنها یعنی تولد شخصی از دیگری یا منتهی شدن دو شخص به مبدا مشترک از نسل یکسان میباشد. این سبک به دو زیر مجموعهی «خط مستقیم و خط اطراف» تقسیم میگردد. افرادی که از نسل هم هستند مثل پدر و مادر و فرزندان «خویشاوندان در خط مستقیم» گویند. به نوعی از قومیت که به دلیل اعتبار مشترک ایجاد میشود «قرابت در خط اطراف» گویند. فردی که به صورت خویشان از نسل او هستند به اصطلاح «جامع نسب» نامیده میشود. طبق ماده ۱۰۳۲ قانون مدنی، قرابت نسبی و طبقات آن را به تفصیل در سه مجموعه طبقهبندی میگردند. بر اساس این ماده، «قرابت نسبی» به این ترتیب میباشد.
طبقه اول: پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد.
طبقه دوم: اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها.
طبقه سوم: اعمام و عمات (عموها و عمهها) و اخوال و خالات (داییها و خالهها) و اولاد آنها.
قرابت نسبی به طور مطلق مانعی برای امر ازدواج نیست. قانون مدنی ایران در ماده ۱۰۴۵ به تبعیت از آیه ۲۳ سوره نساء به موجب قرابت نسبی، ازدواج دستهای از زنان با مردان را بر یکدیگر حرام میداند. بر این اساس نکاح با اقارب نسبی زیر ممنوع میباشد.
- نکاح با پدر و اجداد و با مادر و جدات هر قدر که بالا برود.
- نکاح با اولاد هر قدر که پایین برود.
- نکاح با برادر و خواهر و اولاد آنها تا هر قدر که پایین برود.
- نکاح با عمات و خالات خود و عمات و خالات پدر و مادر و اجداد و جدات.»
قرابت رضاعی
نوعی از رابطهی قومیت که میان زنی (به جز مادر) که به طفلی شیر داده است با فرد و خویشاوندان و نزدیکان وی حاصل میگردند. طبق مادهی 1046 قانون مدنی با وجود سه شرط این نوع رابطه در حکم قرابت نسبی است:
- شیر زن به شکل مشروع حاصل شده باشد. بنابراین اولا خانم باید به صورت شرعی ازدواج کرده باشد و ثانیا، به واسطه حمل و زاییدن فرزند مشروع، دارای شیر شده باشد.
- شیر مستقیما از پستان مکیده شده باشد. اغلب فقها بر این نکته اجماع دارند که اگر نوزاد از طریقی غیرمستقیم و غیر از مکیدن مانند استفاده از شیشه، شیر خورده باشد، این حالت موجب ایجاد قرابت رضاعی نمیشود.
- طفل لااقل یک شبانهروز یا 15 روز متوالی شیر کامل خورده باشد، بدون اینکه در بین غذای دیگر یا شیر خانم دیگر را بخورد. همچنین شیر مادر در این مدت باید او را سیر کند و خود نوزاد سینه را رها کند. بر این اساس مطلق شیر خوردن موجب ایجاد قرابت رضاعی و در پی آن موجب حرمت نیست بلکه شیر خوردن باید به ترتیب فوق به مدت یک شبانهروز یا ۱۵ روز به صورت متوالی انجام شود.
قرابت سببی
مطابق نظر برخی از علما قرابت سببی به قومیتی که از در اثر پیوند بین زن و شوهر و خویشاوندان هر یک با دیگری ایجاد میشود، تعریف شده است. بنابراین پس از عقد، اقوام شوهر به درجه همان نزدیکی که با وی دارند، بستگان زن نیز تلقی میشوند. همچنین اقوام زن نیز متقابلا از اقربای شوهر محسوب میگردند. البته خویشان زن با اقوام شوهر هیچ گونه قرابتی ندارند. مطابق قوانین اشخاصی که پیوند با آنها توسط قرابت سببی ممنوع میباشد سه دسته هستند:
- کسانی که نکاح با آنان عینا ممنوع میباشد، یعنی به محض ایجاد قرابت، حرمت ابدی تحقق مییابد؛ مانند مادر زن. (ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی)
- کسانی که نکاح آنان جمعا ممنوع است، یعنی نکاح بر فرض وجود و بقای قرابت ممنوع است، مانند خواهر زن. (ماده ۱۰۴۸ قانون مدنی)
- کسانی که نکاح آنان بدون اذن همسر ممنوع است، مانند ازدواج با دختر برادر زن یا دختر خواهر زن. (ماده ۱۰۴۹ قانون مدنی)
منع نکاح به علت شوهر داشتن خانم
مطابق مادهی 1050 ازدواج با خانم شوهردار باطل است. برای اینکه حرمت نکاح میان طرفین ایجاد شود (ازدواج تا پایان حرام باشد) لازم است که خانم بداند که در عقد با مرد دیگری است یا به اصطلاح خانم علم به وجود علقه زوجیت داشته باشد. همچنین طرفین بدانند ازدواج با زن شوهردار ممنوع و حرام است. با وجود این دو شرط ازدواج باطل و به هیچ عنوان امکان ازدواج با یکدیگر را ندارند و حرمت ابدی نیز میان آن دو برقرار شده. در صورت جهل نسبت به این قانون، این پیوند باطل است اما حرمت ابدی در صورت عدم وقوع نزدیکی میان مرد و زن برقرار نیست.
عدهی زن
خانم بعد از فوت همسر یا طلاق از همسر قبلی به مدت مشخصی اجازهی ازدواج با شخص دیگر را ندارد. در این صورت این پیوند باطل است. در صورت فوت همسر خانم بعد از چهار ماه و ده روز و در صورت طلاق بعد از سه ماه و ده روز میتواند ازدواج مجدد داشته باشد. هر شخصی که خانمی را در عدهی طلاق یا وفات با آگاهی نسبت به موضوع عده و حرمت نکاح، ازدواج کند، عقد باطل و خانم بر آن مرد حرام ابدی است.
طلاق بار سوم و نهم
اگر خانم بعد از طلاق با همسر خود مجدد با وی ازدواج کند و این موضوع سه بار تکرار گردد، برای مرتبهی چهارم نمیتواند با همان شخص ازدواج کند. در صورتی که این موضوع سه مرتبه برای آنها تکرار گردد، بار نهم نسبت به یکدیگر حرام ابدیاند. خانم باید با شخص دیگری به عنوان محلل( مردی که با زن سه طلاقه ازدواج میکند.) ازدواج کند.
منع نکاح به علت کفر
کفر عبارت است از ناباوری به اسلام. کافر شخصی است که به یکی از اصول اسلام یا یکی از ضروریات آن اعتقادی نداشته باشد. قانون مدنی در مادهی 1059 نکاح زن مسلمان را با مرد غیر مسلمان ممنوع اعلام کرده است. به عبارتی نکاح مسلم با غیر مسلم جایز نیست. اما اگر مرد مسلمان با زن غیر مسلمان (کتابیه ) ازدواج کند و به دین وی احترام نهد مسئلهای از نظر اختلاف دین پیش نمیآید. همچنین اگر هر دو کافر باشند و زن اسلام برگزیند، نمیتوانند به زندگی ادامه دهند و عقد باطل است.
منع ازدواج به علت لعان:
معنای این واژه، ناسزا گفتن و نفرین کردن یکدیگر است. به اصطلاح حقوقی به این معناست که زن و شوهر با سوگندهایی یکدیگر را خطاکار میخوانند. زمانی این ناسزا گفتن تحقق مییابد که شوهر به خانم نسبت زنا دهد، یا به نفی فرزند متولد شده از او بپردازد. در این صورت طرفین باید در نزد حاکم شرع سوگندهایی را یاد کنند.
منع نکاح در زمان احرام
احرام موقعیتی است که زائر خانه خدا به هدف اعمال مراسم حج با پوشیدن لباس خاصی به انجام تشریفات مذهبی میپردازد. این شخص را در این حالت محرم میگویند. بر اساس مادهی 1053 قانون مدنی، عقد در حال احرام باطل است.
در پایان
در این مقاله به چند مورد موانع نکاح را با هم برسی کردیم. امیدوارم این مقالهی حقوقی برای شما مفید واقع شده باشد. اگر در این زمینه سوالی برای شما هست حتما با تیم ما در ارتباط باشید. تیم قوی و حرفهای وکیل اصفهان در خدمت شما عزیزان است تا به نحو احسنت در زمینهی موارد حقوقی شما را راهنمایی کند.
- ازدواج 11
- اسناد ملکی 5
- پرسش و پاسخ حقوقی 5
- حضانت 5
- حقوق زن 7
- داستان یک پرونده 1
- دستهبندی نشده 3
- دعاوی تجاری 24
- دعاوی ثبتی 13
- دعاوی کیفری 51
- دعاوی مالی 14
- دعاوی ملکی 16
- دیوان عدالت اداری 1
- طلاق 12
- عکس نوشته 1
- قراردادها 8
- کاربران اختصاصی 0
- کلیپ صوتی 0
- مالک مستاجر 2
- مشاوره حقوقی 34
- مقالات 32
- نمونه پرونده 4
- وصول مطالبات 2
- وصول مطالبات 2
- وکیل خانواده 29
در حال حاضر هیچ نظری داده نشده است