وکیل اصفهان خیابان نیکبخت روبروی دادگستری ساختمان ماکان ۵ طبقه سوم واحد ۳۷
ساعات کاری: 9:00 الی 20:00

داستان یک پرونده کیفری مواد مخدر

داستان یک پرونده کیفری مواد مخدر

ماجرای یک پرونده کیفری مواد مخدر : از طریق یکی از دوستان قدیمی با موکل که بچه‌ی یکی از شهرستان‌های دور افتاده و محروم اصفهان هست آشنا شدم.  پس‌ از چند بار تماس تلفنی نهایتاً در بعدازظهر یکی از روزهای پاییزی با موکل در دفتر قرار ملاقات گذاشتم. از شهرستان به اصفهان آمده بود تا برای ترک اعتیاد اقدام کنه. سادگی و بی آلایشی علاوه بر اینکه از طرز لباس پوشیدنش و وضع لباسهای نچندان نو اون مشخص بود. لحن صحبت صمیمی و ساده حکایت از این بود که از جوامع شهری و پیچیدگی روابط هیچ گونه شناخت و اطلاعی نداشت.

 

شرح ماجرا از زبان موکل

همیشه به موکل میگم : طوری باید موضوع رو برام شرح بدی و بنویسی که وقتی من میرم پیش قاضی تفاوتی با شما نداشته باشم. برای همین از موکل خواستم موضوع رو کامل برام شرح بده، با همون لحجه شیرن ساده و صمیمی خودش شروع کرد. آقای وکیل (هر موقع زنگ میزنه همین لفظ رو بکار می بره که خیلی خوشاند هست برام (آقای وکیل)) من به همراه پدرو مادرم زندگی می کنم. 24 سال سن دارم یه برادر بزرگتر دارم که ازدواج کرده و در حال حاضر سرپرستی پدر 70 ساله و مادر 65 ساله ام را بر عهده دارم.

مادرم در آموزش و پرورش کار می کرده و پدرم کار درست درمونی نداشته و در حال حاضر با مستمری مادر زندگی می کنیم. پدرم سابقه مصرف مواد مخدر داره و من هم پس از گرفتن دیپلم به دلیل مسائل اقتصادی ترک تحصیل کردم. ما در محل ضعیف نشین شهرستان زندگی می کنیم. که معتاد زیاد داره. پس از مدتی که به دنبال کار گشتم نهایتا مجبور شدم. کار معدن رو با وجود سختی هایی که داره انتخاب کنم.

 

چگونه معتاد شدم !

ما توی معدن کار می کنیم. که طبقات مختلف داره حدود 150 تا 200 متر زیر زمین هوای درست حسابی نداره و به شدت سخت. چقدر حقوق می گیری؟ آقای وکیل حقوق ما بین اداره کاری هست از 3 تا 5 میلیون، خلاصه حدود یک سال پیش دسته موتور در رفت و خورد به کمر مدتی توی بستر بودم. دوستان به من پیشنهاد دادند که برای تسکین درد تریاک بکشم. بعد از بهبودی چشم باز کردم دیدم عتاد شدم. به دلیل شرایط سختی که در محل کار داشتم و دوست داشتم درجه بالاتری از نعشگی رو تجربه کنم. به هروئین رو آوردم. حدود پنج ماه به هروئین اعتیاد داشتم که به پیشنهاد یکی از دوستان معتادم که اون هم به شیشه اعتیاد داره تصمیم گرفتیم به اصفهان بیاییم و مواد یک تا دو ماهمون رو یکجا تهیه کنیم.(داستان یک پرونده کیفری مواد مخدر)

 

چطور دستگیر شدم ؟

ماشین پدرم که با پس انداز بابا و وام اداره مادرم خریداری شده بود برداشتم. به همراه دوستم ساعت هشت شب به سمت اصفهان حرکت کردیم. ساعت یازده شب مواد رو خریدیم. و به سمت شهرستان حرکت کردیم. ساعت حدود یک بود نزدیکای شهرستانمون ظاهرا آمار ما رو از قبل داده بودن. پلیس به ما ایست داد. مواد که حدود 27 گرم شیشه و هروئین بود در داشبورد ماشین بود. دوستم که کنار دست من نشسته بود سریع مواد رو برداشت و داخل لباس زیر گذاشت. پس از ایست و بازرسی ماشین نهایتا مامورین مواد رو از داخل لباس زیر دوستم پیدا کردند. ما را بازداشت و روانه بازداشتگاه کردند. پس از اون به دادسرا و با قرار وثیقه 500 میلیوی آزاد شدیم و ماشین همچنان توقیف هست به اعتراض پدرم هم توجهی نشد.

 

دادسرا و کیفر خواست

در حال حاضر کیفر خواست مشارکت در حمل و نگهداری 27 گرم هروئین و شیشه و ضبط وسیله نقلیه علیه ما صادر شده. آقای وکیل کاری میشه کرد حداقل ماشین پدرم آزاد بشه؟ وسیله دستمون بود! پرونده به کدوم شعبه ارجاع شده شعبه... دادگاه انقلاب ای بابا ! خدا بخیر کنه ! با شناختی که از قاضی محترم شعبه داشتم و متهمی که با توجه به میزان مواد مکشوفه بین 10 تا 15 سال حبس در انتظارشه. (بند 5 ماده 8 قانون مبارزه با مواد مخدر) بدی پرونده های مواد مخدر اینه که شما وارد بازیی میشی که از قبل بازی رو باختی! حالا شما قسم حضرت عباس رو بخور که موکل به دلیل مشکلاتی که داشته به ناچار این اشتباه رو کرده. اصلا اگه مشکلات اقتصادی و فقر فرهنگی نبود چه دلیلی داره که شخص بیاد به مواد رو بیاره و قس علی هذا!

 

گرفتن وکالت و مطالعه پرونده

پس از اخذ وکالت و با شناختی که از مدیر دفتر داشتم ازش خواستم تا اونجایی که امکان داره وقت رسیدگی رو به عقب بندازه تا موکل فعلا از آزادیی که داره نهایت استفاده رو ببره. شاید پس از خلاصی از زندان نه پدری باشه نه مادری؟ چند روز پیش جلسه رسیدگی بود قبلا با قاضی پرونده وکالت تسخیری داشتم. از روحیات ایشون اطلاع داشتم. متهم دیگر پرونده که سابقه دار هم بود وکیل تعیینی نداشت و یکی از وکلای همکار بعنوان وکیل تسخیری وکالتش رو به عهده داشت. جلسه با کمی تاخیر شروع شد، چون من به شدت با مجازات مواد مخدر مخالفم و معتقدم باید خود ما مجازات بشیم و این ما هستیم که متهمیم. (البته نه کسانی که بصورت سازمان یافته اقدام به قاچاق مواد مخدر می کنند)(داستان یک پرونده کیفری مواد مخدر)

 

سابقه پرونده با قاضی رسیدگی کننده

حدود دو ماه قبل با همین قاضی یک پرونده قاچاق سازمان یافته داشتم که من وکیل تسخیری یکی از متهمین پرونده بودم. 150 کیلو گرم تریاک رو از سیستان و بلوچستان به سمت اصفهان از بیراهه انتقال داده بودند. با تعقیب و گریز و استفاده از وسایل دودزا توسط ماشین راه پاک کن و تیراندازی به سمت تایر خودروها نهایتا دستگیر شده بودند. در همون پرونده هم از موکلم دفاع کردم و با قاضی تشتت آراء داشتیم. نظرم این بود که موکل صرفا سرنشین خودرو بوده که از وجود مواد اطلاعی نداشته و به پیشنهاد دوست دیگرش به اصفهان آمده . (البته حسب اظهارات موکل) پس از وارسی پرونده قاضی به گزارش مامورین در روز حادثه رسید و حرف جالب زد ؟!

 

گزارش یک فیلم وسترن

انصافا مامور پرونده گزارش اولیه رو طوری نوشته بود. که به قول قاضی پرونده باید متهمین بروند و هرکدوم پنج بار دست مامور رو ببوسند. مثل فیلم نامه فیلم های وسترن مو به موی اتفاقات افتاده رو نوشته بود. از روی اون میشد فیلم سینمایی ساخت، خلاصه برگردیم به پرونده خودمون، هم من از قاضی شناخت داشتم و هم اون من رو می شناخت. قبلا با ایشون کل کل کرده بودم. اول از خود موکل و متهم دیگر پرونده پرسید : موضوع چیه این مواد از کیه؟ (از قبل به موکل گفته بودم عکس هایی که در معدن گرفته بود رو برام بفرسته کپی رنگی گرفته بودم. به همراه توبه نامه ای که برای موکل تنظیم کرده بودم و امضاء کرده بودم) اجازه خواستم حرف بزنم که قاضی زد توی برجکم : خودش زبون داره میتونه حرف بزنه!

 

دفاع موکل در دادگاه

موکل دست و پا شکسته گفت:  من اشتباه کردم جونی کردم اصلا شش ماهه معتاد شدم آقای قاضی من رو ببخشید، متهم دیگه هم که با مشاوره سرپایی وکیل که چند دقیقه قبل از جلسه رسید و برای اولین بار همدیگه رو ملاقات کردند. خواست منکر موضوع بشه که قاضی ازش پرسید مواد رو از کجا پیدا کردند: گفت از توی لباس زیر من!  سابقه داری؟ بله آقای قاضی یکبار سابقه حمل کراک دارم. رو به وکیل تسخیری گفت دفاع شما چیه آقای وکیل: آقای قاضی درسته مواد از توی لباس موکل من پیدا شده ولی فقط 13 گرم اون متعلق به موکل بنده بوده! به ذعم خودشان خواستند با تقسیم مواد بین طرفین در میزان مجازات تاثیر گذار باشند. که قاضی نگاهی از روی غضب کردند، بنظرم همکار محترم باید یکبار دیگه مبحث مشارکت در جرم را مرور کنند.

 

دفاع از موکل (ماجرای یک پرونده کیفری مواد مخدر)

قاضی رو کرد به من که آقای وکیل دفاع شما چیه : عکس ها لایحه و توبه نامه رو تحویل ایشون دادم و گفتم آقای قاضی نه می خوام در رابطه با مواد مخدر و نه جرم ارتکابی صحبت کنم. فقط تقاضای اعمال مواد 37 و 38 قانون مجازات اسلامی را به اعلا درجه دارم. آقای قاضی شما نباید جرم موکل رو با جرم متهم پرونده یک ماه پیش که سازمان یافته بود در یک کفه ترازو قرار بدین و... قاضی یه نگاهی به عکس های معدن انداخت و رو به موکل گفت : قدر وکیلت رو بدون (این قشنگ ترین باحال ترین جمله ای هست که هر وکیلی دوست داره از زبان قاضی بشنوه) ببین رفته عکس رنگی برات چاپ کرده. رو کرد به موکل و پرسید چقدر حقوق می گیری؟ با همون لهجه ساده و صمیمی گفت آقای قاضی از 3 تا 5 میلیون.

 

بحث بی فایده با قاضی محکمه

قاضی از تعجب دهش وا موند. گفت : شما توی این شرایط کار می کنید و این کار رو کردی؟ بعد از چندین دقیقه بحث بی فایده بین من و قاضی در ارتباط مقصرین اصلی این وضعیت که اشخاص دیگه و همه ما که مسئول این وضعیت هستیم. قاضی که خودش پی به بی گناهی یا کم گناهی موکل برده بود و از طرفی با پرونده ای مواجه بود که باید در موردش تصمیم بگیره. گفت : امروز روز عید هست (تولد حضرت فاطمه (س) روز مادر) ایشالا درست میشه.

دو تا تذکر هم به من داد که در دفاعت دو جا اشتباه کردی! یکی موضوع ماشین که گفتم متعلق به پدر موکل هست و دادسرا نپذیرفت. قاضی معتقد بود لزومی به گفتن نداشت چون کاری به ماشین نداشتم. مورد بعد گفتم آقای قاضی موکل به خیال خام خودش اومده سود کنه. برای همین این مقدار مواد گرفته، قاضی فکر کرده بود من نظرم این هست که ببره بفروشه. و موضوع شامل مجازات خرید و فروش مواد مخدر هم میشه. نهایتا با اعلام ختم جلسه و امضای صورتجلسه محکمه را ترک کردیم. در حال حاضر منتظر صدور رای هستیم. امیدوارم که حداقل یک تا دو درجه تخفیف بده. که البته چشمم آب نمی خوره! در هر حال هر چی خدا بخواد. فقط متاسفم برای موکل که در ابتدای جوانی باید بخاطر یک اشتباه کل زندگیش تحت تاثیر قرار بگیره!

 

نتیجه گیری (ماجرای یک پرونده کیفری مواد مخدر)!

در پرونده های مواد مخدر اصل بر این است که مواد مخدر از هر کسی که گرفته شد. مواد متعلق به همان شخص است. دادگاه هم بر همین اساس رای صادر می کند. در صورتی که چند نفر با قصد و نیت واحد اقدام به حمل و جابجایی مواد کنند. و عمل مجرمانه مثل جابجایی یا کشف مواد منتسب به همه آنها باشد. بحث مشارکت در عمل مجرمانه مطرح می شود. به این معنی که عمل هر یک از شرکت کنندگان در انجام جرم عمل واحد محسوب می شود. و هر یک از آنها به مجازات آن جرم محکوم می شوند.

به عبارت ساده تر اگر 10 نفر با همدیگر اقدام به جابجایی 100 کیلوگرم مواد مخدر نمایند. و مواد مخدر در یک ماشین و یک سرنشین باشد. ولی 9 نفر دیگر در 9 ماشین دیگر باشند ولی قصد و نیت همه یکی باشد. همه 10 نفر محکوم به مجازات حمل و جابجایی 100 کیلو گرم مواد مخدر می شوند. این گونه موارد بیشتر در قاچاق مواد مخدر بطور سازمان یافته اتفاق می افتد. چندین نفر با همدیگر اقدام به حمل مواد می کنند. و با هماهنگی هم همه یکی را که معمولا راننده ماشین حامل مواد هست به عنوان صاحب مواد معرفی می کنند. و همان شخص هم به اصطلاح مواد رو گردن می گیره. ولی قضات اکثرا این اشخاص را به عنوان مشارکت در نظر گرفته و برای همه مجازات مشارکت در نظر می گیرند.

0 نظر

در حال حاضر هیچ نظری داده نشده است

نظر بدهید

Call Now Button